پاپ در اسپانیا:
کار سرمایه داری به دعا کشیده شده است!
فرشاد مجد
حضور پاپ بندیکت شانزدهم در اسپانیا که قرار بود به بهانه بزرگداشت روز جهانی جوانان انجام شود با اعتراضات گسترده جوانان و مردم اسپانیا روبرو شد. پاپ قرار بود تا با وعده انقلاب ایمان در قلب ها و نصیحت سران سرمایه دار دول اروپایی موازنه ای در اوضاع بهم ریخته سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در اروپا ایجاد کند. اما هنوز پایش را در اسپانیا نگذاشته بود دهها هزار معترض جواب محکمی را به پاپ و دستگاه عریض و سازمان یافته مذهب مخابره کردند: دیگر مذهب کارکردش را بعنوان سوپاپ اطمینان نظام های طبقاتی از دست داده است. دیگر مذاهب و دستگاه های مافیایی چون واتیکان قادر به متوهم کردن عقب مانده ترین جوامع هم نیستند و جواب بیکاری و بی حقوقی طبقه کارگر را نمی شود با حواله جات مذهبی داد.
هر چند تاریخا سرمایه داری هر جا به مشکل و بحران سیاسی و اقتصادی رسیده دست به دامان دستگاه مذهب و جهل و خرافه برای اخته کردن اعتراضات اجتماعی و جلوگیری از سقوط دولت شده است و بعضا جاهایی به مدد این دستگاه قرون وسطایی توانسته جان از مهلکه به در ببرد اما این بار اوضاع به شدت فرق می کند. اولا دستگاه مذهب واتیکان جدا از تمام مشکلات اجتماعی اقتصادی سیاسی نظام سرمایه داری خود دچار بحران است. هر تک شهروندی در اروپا امروز می داند که دستگاه مذهبی چون واتیکان و مفتخورهایی چون پاپ و کشیک ها ناقض حقوق ابتدایی شهروندان از کودکان که یک نمونه وسیع آنند تا زنان و کارگران هستند. تا همین امروز هم به مدد معذرت خواهی و با سر خم شده در برابر بشریت متمدن به عمرشان ادامه میدهند. اگر اخاذی و گرفتن بخشی از مالیات شهروندان و کمکهای مالی نهادهای سرمایه داری و سوبسید های برلوسکونی و ملکه هلند و سارکوزی و دیگر مرتجعین نبود اینها قادر به یک روز حیات هم نبودند.
در طرف دیگر بحران نظام سرمایه داری آینده زندگی اجتماعی در اروپا برای شهروندان را به یک کابوس بدل کرده است. بیکاری، پایین آمدن قدرت خرید، فقر، و بی خانمانی دغدغه بیش از نیمی از شهروندان اروپایی شده است. حال این مجسمه فرتوت بلاهت پاپ می خواهد به شیوه احمدی نژاد با چهار عبارت پوسیده چون "انقلاب ایمان در قلب ها" دلقک وار برای اربابانش خوش رقصی کند. قبل از هر چیز باید به پاپ همان جوابی را بدهیم که مارکس از کارگران انگلیسی در کاپیتال خطاب به کشیشان نقل می کند: کارگران انگلیسی به کشیشهائی که در سر راهشان برای موعظه می آمدند می گفتند برو خود شیطان را موعظه کن! ما هم می گوئیم به جای موعظه برای مردم با شکم های خالی و کارگران بیکار و جوانان خشمگین، برو و خوک های سرمایه را موعظه کن!
چرا اسپانیا؟
دستگاه مذهب و سرمایه برای تشخیص جنبش های اعتراضی رادیکال شامه قوی تری از سگ دارند. حضور مستمر مردم درخیابانهای اسپانیا و اعلام یک اعتراض سراسری به بیرون از مرزهای اسپانیا و اعلام جنگ به اتحادیه اروپا بیش ار هر چیز شیپور یک جنگ طبقاتی تمام عیار را در اروپا این قلعه کهنه و کلاسیک انقلابات کارگری به صدا در آورده است. انقلابات کارگری و سوسیالیستی از سوئی نوید یک زندگی بهتر برای مردم را می دهد اما برای این مرتجعین ناقوس مرگ را به صدا درآورده است. 70 میلیون یورو فقط خرجی بوده که اسپانیا برای پاپ این مرده احضار شده علنا اعلام کرده است. مسلما آمار واقعی بیشتر از اینهاست. سران سرمایه که شب و روز برای صرفه جویی اقتصادی حتی یک کارگر هم از زیر تیغشان قصر در نمی رود اما در یک هفته 70 میلیون یورو به باد هوا بیخود و بیجهت نمی دهند! نظام سرمایه داری با اتکا به تطمیع ارتجاع می خواهد مسیر انقلابات کارگری نوین را منحرف کند. اما براستی پاسخش را از مردم و جوانان و کارگران اسپانیا گرفت: نه مذهب نه پاپ نه کلیسا! بله به تغییرات اجتماعی!
چشم انداز
سیاست های شکست خورده سران سرمایه داری برای خروج از بحران و آوردن فشارهای بیشتر به کمر طبقه کارگر در اروپا از یونان و پرتغال و اسپانیا گرفته تا آلمان و هلند و فرانسه و ایتالیا، اتحادیه اروپا و دول اروپایی را به یک راه بی بازگشت سوق می دهد. مسلما شرایط حاضر بسیار وخیم تر از شرایط ما قبل جنگهای جهانی اول و دوم در اروپاست. قرض های سر به فلک کشیده تا نرخ بیکاری و ... یک ورشکستگی عظیم را به اروپا تحمیل کرده است. دو راه بیشتر وجود ندارد: یا باید منتظر راه حل های خانه خراب کن نظام سرمایه داری و سرانش نشست یا پرچم انقلاب های سوسیالیستی را در قرن بیست و یکم بالا برد و بشریت را برای همیشه از شر نظام های طبقاتی و موخرترین آن یعنی نظام سرمایه داری راحت کرد. *